گل زیبا

نوشته هایی از رنگ گیاهان

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۶:۰۹ ب.ظ نویسنده گل زیبا
یلداتون مبارک ؛ معرفی گیاه یلدا یا  همون دختر قنسول

یلداتون مبارک ؛ معرفی گیاه یلدا یا همون دختر قنسول

سلام و عرض ادب و احترام و شاد باش و تبریک یلدا و پیشاپیش کریسمس و فلان و فلان .... خلاصه هرچی که هست ؛ مبارک

 

اول اینکه زمستون شده و گفتم یکم رنگ قالب وبلاگ رو ، سرد تر کنم که زمستون بیشتر حس بشه . رنگ های کم روح تر

خیلی خیلی زیاد تو تلگرام بهم پیام دادین که اسم این گیاه که تو شب یلدا یا نزدیک عید یا کریسمس یا خلاصه تو فصل زمستون زیاد سر و کله اش پیدا میشه چیه ؟  عکس بالا رو میگما . کجا رو نگاه میکنی ؟؟ 

 

اسم این دختر خوشگل ، بنت قنسوله . حالا بهش جدیدا گیاه یلدا یا کریسمس هم میگن . ولی همون بنت قنسولیه که سوالش تو کنکور سراسری دهن بچه های تجربی رو مورد عنایت سازمان راهداری 🚚 قرار داد . اره خود خودشه . 

 

نکته کنکوریش این بود : بنت قنسول ؛ از گیاهان روز کوتاه (شب بلند ) است. تو اون زیست سوم دبیرستان که طراح محترم ( فی الروحهی 😂)   با بحث نورگرایی و حرکت شناسی گیاهان در فصل 8 دوم دبیرستان و چرخه کلوین و یک چرخه دیگه در زیست چهارم ترکیب کرده بود و در یک سوال 5 موردی ، توقع حل در کمتر 43 ثانیه رو داشت . بگذریم . خواستم خاطرات شیرین کنکور رو زنده کنم .

از خود تعریف نباشه ، اون سوال رو من تو کنکور حل کردم . بلههههه 😜🤣😁

 

سالها گذشته و الان رسیدم به معرفی اون گیاه عزیز . 

 

خب من معمولا ، شخصی نویسی های وبلاگم  رو تو صفحه اول می نویسم و خود معرفی گیاه رو ادامه مطلب . پس اگه حال و حوصله این خزعبلات رو نداری ، مستقیم برو ادامه مطلب و خود معرفی گیاه ...

 

اما از شب یلدام 🌚 براتون بگم . 

 

من حقیقتش  خیلی اعتقادی به فال حافظ و تست های شخصیت شناسی و طالع بینی و  حیوونی که تو سال تولدت بودی ( ببخشید منظورم حیوون طالع شناسی سال تولدت )  ندارم .

ولی خب خانواده هرسال اصرار میکنه که فرزندم ؛ بیا که جناب حافظ بیکاره ، می خواد فالت رو بگیره .   هر سال هم ، شانس من ، این در میاد : 

 عاشق و دلداده ای و بسیار در این عشق غرق شده ای .....  یا مثلا یک شخص را دل داری اما به زبان نمی اوری و این غمی بزرگ برای توست ... 

 

حالا خر بیار و باقالی بار کن که به قول نوید محمد زاده ( متری شیش و نیم )  من الان به کی قسم بخورم بگم این مال من نیست !!؟؟! 🤦‍♂️🤦‍♂️🤷‍♂️😢😭.        

 

سکانسی که منظورم بود  اینجاست

 

خلاصه : 

 

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم دست از سر من یکی برداری .  

 

 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۸ ق.ظ نویسنده گل زیبا
بابابزرگ کاکتوس ها ؛ یک اُولد مَن واقعی

بابابزرگ کاکتوس ها ؛ یک اُولد مَن واقعی

سلام و درود 

 

یک گیاه جالبی رو توی ارشیو وبلاگم کم داشتم که شاید داشته باشیدش . علت نوشتن این پست رو هم پایین مطلبم نوشتم . 

در مورد یک کاکتوس می خوام براتون بنویسم . راستش رو بخواید ، من اصلا از کاکتوس ها خوشم نمیاد . زیادی اسلوعن (slow) . رشدشون میره رو مخت . ولی این یکی ، خیلی برام جذابه . 

یک جنتلمن پیر واقعی .  بهش میگن کاکتوس پیرمرد ؛ کاکتوس اولدمن یا oldman  ؛ بعضی ها هم میگن پنبه ای .

خلاصه نمی دونم ....

 

 من بهش میگم خواجه عبدلله انصاری ( اخه میدونین که خواجه عبدلله ؛ شاعر و نثر نویس بزرگی بود  ، لقبش ، پیر هراته . واسه همین پیری بودنش  ، من اسمش رو گذاشتم رو کاکتوسم )

 

خب داستان پیرمردمون رو ، تو ادامه مطلب می نویسم  که صفحه اولم خیلی شلوغ نشه !! 

 

 

 ادامه مطلب 

 

 

پ 1 : تقریبا میشه گفت به اخرای پاییز رسیدیم. سالی که به اعتقاد من کلش پاییز بود و امیدوارم این پاییز لعنتی، هرچه زودتر تموم بشه. 

درست 9 ماه میشه که کمترین ارتباط واقعی رو با بیرون داشتم. چه محیطش و چه آدماش. این برای من که عاشق ارتباط با آدمای جدید هستم،. بدترین اتفاق ممکنه. من از تنها بودن واقعا بیزارم وبدترین شکنجه برای من، تنها بودنه

یاد دیالوگ مت دیمون توی فیلم میان ستاره ای (interstellar ) میفتم که وقتی بعد مدت ها، تنها ، در سیاره خودش گیر افتاده بود و پیداش کردن،  اولین جملش بعد از گریه طولانی این بود

نمی تونی تصور کنی، دیدن چهره یک آدم، چقدر میتونه لذت بخش باشه! 

خلاصه بگذریم. قیافه این روزای من، شبیه کاکتوس پیرمرد یا اولد من شده که اگه مت دیمون، منو میدید،. برگاش می‌ریخت و هم چین دیالوگی رو نمی گفت 😂

پ 2 :  امشب،. بعد از مدت ها،. وقت کردم تمام نوشته های جدید وبلاگ هاتون رو ببینم و یکم وبلاگ گردی کردم. البته جای یکنفر خالی بود واقعا 😢. 

 توی وبلاگ های مختلف،. نویسنده‌ی بعضی هاشون ، دختر یا پسر های جوونی بودن که سال 87 یا 88  به دنیا اومده بودن. یعنی سالی که من وبلاگ نویسی رو شروع کردم. یک لحظه دست و پام لرزید. مگه من چند سالمه؟ 😁😂 حقیتش رو بگم، امروز یکخورده از بالا رفتن سنم ترسیدم. هرچند که الانم سنی ندارم. ولی نمی دونم منظورم رو تونستم برسونم یا نه، تا به حال همیچین تجربه ای داشتین؟ 

زمان خیلی زود میگذره. خیلی زود....

به قول حضرت نوح، که کل عمر 1000 سالش رو ، در دقایق پایانی زندگیش میدونه  که از زیر آفتاب، به زیر سایه درخت حرکت میکنه و در اونجا، دست به دست فرشته مرگ از دنیا میره.

پ 3 : دو تا پیوست های بالا،. باعث شد در مورد یک گیاه پیر بنویسم.  پیر کاکتوس ها. Old man . یه جورایی ، خواجه عبدالله انصاری کاکتوس ها به حساب میاد 😂🧓🧓

 

۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ نویسنده گل زیبا
شوک سرما ؛ گیاهان در فصل پاییز

شوک سرما ؛ گیاهان در فصل پاییز

سلام

عرض ادب و ارزوی سلامتی برای هموطنای عزیزم 

 

فصل پاییز ، تو کشور ما ، شاید از مهر شروع بشه ، ولی تغییرات فصلیش ، on time نیست و امکان داره هر موقعی این تغییر اب و هوایی احساس بشه . یه موقع شهریور اینجوری میشه و یه موقع هم اواسط ابان ماه

خلاصه الان تو پاییز تغییرات هستیم و باید خیلی حواسمون به گیاهامون باشه . اوج خرابی گیاه ها چه تو خونه و چه گلخونه ، معمولا تو این فصله . علتش هم شوکه !

شوک گرما به سرما . تابستون به پاییز ، سبز بودن به زرد بودن .

بنابراین اولین نکته ای که باید بگم ، تو این موقع از سال ، حتی گیاه هایی که تو خونه نگه میدارید هم ، برگ ریری کمی خواهند داشت و طبیعیه و نگران نباشید .   

 

من چند تا نکته کلی رو تو ادامه مطلب در مورد چند تا گیاه روتین که نگه میداریم نوشتم و اگه به کارتون میاد وقت بذارید و مطالعه کنید . 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ نویسنده گل زیبا
قاصدک ‌‌؛ نو گلِ طناز جدا مانده من...

قاصدک ‌‌؛ نو گلِ طناز جدا مانده من...

 

قاصدک !

نوگلِ طنازِ جدامانده ی من
باغِ دیدارِ دلم بی تو وزان است هنوز .


قاصدک !

خوش خبرِ دورِ پر از جور و جفا
خرم آن نغمه ی جانانه و شیرینِ تو باد !
دورم از روی پر از مهر و صفایت اما ،
چه کنم ؟
نازِ چشمانِ ظریفِ تو کشیدن دارد .


قاصدک !
فصلِ خزان ، فصلِ عاشق شدن است
فصلِ یک باده کشی در برِ جانانِ دل است
قاصدک ، فصلِ خزان هر چه دارد به جز از چهره ی تو ، بی شرم است !

پر و بالت بکشا
به سرِ کویِ دلم سر بزن و
باغِ ویرانِ مرا با قدمت آباد کن .

 

 

 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۹ ب.ظ نویسنده گل زیبا
آنُخ ؛ گیاه خوش طعم کردها + حاشیه مهم

آنُخ ؛ گیاه خوش طعم کردها + حاشیه مهم

سلاملکم

عرض ادب و احترام

 

حاشیه : دیشب ؛ جاتون خالی ، همزمان با بازی پرسپولیس ، چای آنخ نوش حان کردیم و با برد این تیم ، صد برابر بیشتر چسبید . ظهر همون روز ، بازی چلسی (❤) با یک تیم دیگه بود و با اینکه 4 به هیچ برد ؛ ولی برد پرسپولیس ( من استقلالیم ) ، بیشتر بهم حال داد . چرا ؟ چون با چشم خودم دیدم که تو این تیم ، کرد و ترک و عرب و فارس  زیر یک پرچم به اسم ایران ،  با جون و دلشون جنگیدن و حال سعودی ها رو با تمام ناعدالتی ها گرفتن

متاسفانه در همین بیان ، بارها دیدم ، افرادی رو که فقط و فقط از روی ایجاد حاشیه و این که بیشتر دیده بشن ،  میان به یک قومیت توهین میکنن و بعدش میگن خواهان جدایی قوم خودمون  هستیم . دلم می خواد از اون شخص بپرسم هدفت چیه از این حاشیه پراکنی ها ؟؟ دیده شدن ؟؟ می ارزه ؟؟  هر اتفاقی می اُفته ، سریع ربطش میدن به قومیت ها . از جنگ اذرباییجان و ارمنستان گرفته تا بازی تیم تراکتور و استقلال و  ... .

حنگ این دوکشور ، فقط به ضرر کشورمونه . چون از شانس بدمون ، با اینا همسایه هستیم .  دور تا دور کشور ما جنگه . چی می شد یک همسایه آدم مثل آلمان داشتیم ؟؟؟

فقط امیدوارم با ناشی گری بعضی ها و تصورات و توده ذهنی غلطشون ( که فکر میکنن کل عالم حمع شده تا به اینا توهین کنه ) ، کشورمون دچار جنگ داخلی نشه .

من خیلی مذهبی و از این شال چهارخونه ای ها ، نیستم ولی هر وقت بالای کوه میرم و قبر شهیدایی که همسن خودم هستن رو میبینم ، از خودمون خجالت می کشم که این افراد ، از جوونیشون گذشتن تا ما ایران رو ، یکدست و یکرنگ ببینیم ولی ما داریم چی کار می کنیم ؟؟ 

..........................................................................

متن اصلی :  

 

حرف های حاشیه ای رو معمولا آخِر میگن ولی این سری لازم بود اول گفته بشه . بگذریم

 

یک گیاهی هست ، که کرد ها ، بهش میگن آنُخ ( آنوخ =anokh)  ولی فارس ها میگن کاکوتی . شما کلا سمت شمال خراسان که بری یا  حتی همین کوه های هزار مسحد و بینالود ، یکسری بوته هایی میبیند مثل شکل بالا که می چینیم و می جوشونیم و میریم تو فضا ( ببخشید اون یه چیز دیگست 😂😂 )  خلاصه طعم خیلی خوبی داره اکثر عطاری های ایران ، دارنش و حتما امتحان کنید . البته اینکه خودت بچینی و مصرف کنی ، یه چیز دیگست .

 

 

در مورد خود این گیاه هم ، هم خانواده ی گیاه آویشنه و از تیره ی نعنائیان به حساب میاد و من خودم به شخصه ، بیشتر اولای بهار اینو سمت کوهای مشهد دیدم . جاهای دیگه رو نمی دونم ولی فکر کنم دوره رشد خودروش ، همون بهار باشه . 

 

چون نمی خوام صفحه اول وبلاگم خیلی مختص به یک مطلب بشه ، بقیش رو تو ادامه میذارم ...

 

 

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۶ ق.ظ نویسنده گل زیبا
دلخوشی های صد کلمه ای

دلخوشی های صد کلمه ای

سلام

 

امیدوارم رنگ دلتون ، شاد و خوشرنگ باشه . 

 

سخن اول : امروز داشتم ارشیو مطالب وبلاگم رو نگاه می کردم . دیدم که بععلللههه . منم به ویروس منحوس ناله نویسی مبتلا شدم . منی که هدف اولیم از این وبلاگ ، عشق به گیاهان و بازخورد انرژی مثبت اونها به زندگیمون بود ، الان رنگ قلمم سیاه و تاریک شده . البته اینکه صبح تا شب بگم همه چی گل و بلبله و اینا ، اصلا خوشم نمیاد . خلاصه نه به سیاهی زغال ، نه به سفیدی برف . 

 

سخن دوم : موقع شرکت تو این چالشا و نوشتن ، دستم می لرزه و دو دل میشم . از یک طرف واقعا دوست دارم شرکت کنم و از یه طرف دیگه نمی خوام از محوریت موضوع اصلی وبلاگ دور بشم . یه تغییر ماهیت باید داشته باشم  . یک بُعدی نوشتن رو  اصلا دوست ندارم .

 

سخن سوم : ممنون از دوستان بابت دعوتشون و وبلاگی محترمی که این چالش رو ایجاد کرد . 

 

سخن اصلی : 


دلخوشی روزانه من ، لبخند رضایت پدر و مادرمه که همیشه برام تازست . صمیمیت و گرمی خانواده ای که با تمام وجودشون منو به عنوان کوچیکترین عضو ، دوست دارن . دلخوشی جدیده من ، تماس دوستی بود ، که 7 سال منتظر پیدا شدنش بودم و وبلاگی بودن خودمو مدیون اون فرد هستم ( خیلی خیلی حس خوبی داشتم وقتی بالاخره پیداش شد ) . ترم جدید دانشگاه شروع شده و یک عالم موضوعات جالب و جدید هستن که میشه یاد گرفت و تبدیل بشن به دلخوشی هات . 
قبول دارم که اوضاع سخت شده ، ولی به این معنا نیست که اتفاقات خوب کم شدن . مثلا مجازی شدن دانشگاه ها ، شاید اتفاق بدی بود ، ولی اینکه تایم هدر رفته مسیرت کمتر شده و دیگه مجبور نیستی چهره یک عده رو تحمل کنی ، خودش یک دلخوشیه 😅 
 

 

سخن آخر :  

 

      این قافله عمر عجب میگذرد                دریاب دمی که با طرب میگذرد

      ساقی غم فردای حریفان چه خوری      پیش آر پیاله را که شب میگذرد

 

 

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۱۱ ب.ظ نویسنده گل زیبا
گیاهان می فهمند !

گیاهان می فهمند !

+ گیاه ها می فهمن .

- خُب ؟

+ خُب نداره . دارم میگم : گیاه ها احساس دارن .

- خُب دارن که دارن . می فهمن که بفهمن . به من چه ؟ چیزی تو جیب من میره ؟

خوشحالیا ؟!!  مردم آه در بساط ندارن . بعد تو گیر دادی که گیاه ها می فهمن ؟ این همه سال ما فهمیدیم . چی شد ؟ ها ؟ جز اینکه سرمون رو مثل کبک تو خاک کردیم ؟ 

 

اسمش بیژنه . رفیقم رو میگم . همیشه فازش ، تو خبرای علمی ، اینجوریه  . میزنه تو ذوق آدم . البته بیراه نمیگه ولی خب چیز جالبی بود اگه گوش میداد ...

 

سال 1966 یه اقای بی کاری مثل من ، زد به سرش که بیاد کارهای بازجوییش رو ، روی گیاه ها انجام بده . ناگفته نمونه که ایشون ، یه متخصص بازجویی در اژانس اطلاعاتی امریکا (CIA) بود که در دهه شصت میلادی برای آزمایشهاش با دروغ سنج در گیاهان به شهرت رسید . وی مدعی بود که گیاهان دارای ادراک فراحسی و احساس درد هستن ؛ چیزی که منجر به نظریه ادراک اولیه  خودش شد . 

معرفی میکنم : اقای کلیو بکستر که 7 سال پیش به رحمت ایزدی پیوست .  😅 ( فاتحه مع اخلاص و الصلوات )

 

داستان از اونجایی شروع میشه که این بابا ، فرض کرد همانطور که آب از گیاه بالا می‌رود و برگ‌ها اشباع می‌شوند باید کاهشی در مقاومت الکتریکی برگ پیدا شود و این اختلاف را باید پلی‌گراف بتواند ثبت کند. 

 

ادامه داستانش رو تو ادامه مطلب نوشتم . یه مستند کوتاهی هم هست جالبه .  لینک  مستند 

 

 

 

منبع : مجله "ساینس"(Science)

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا