امرور ، در ادامه روند اموزش بر خط ( انلاین ) دانشگاهی  ، دوستان هم رزم ، فرمودن : 

 

- کلاسی داری به اسم اخلاق کاربردی که 14 هفته است داره مجازی برگزار میشه و تا الان نیومدی .

 * جدی ! مگه اخلاق کاربردی هم رفتن داره 🤣

-  خلاصه  امروز نیای حذف میشی !

 

یکی نیست به این استاد گرامی بگه :

" اخه تو که سر کلاس حضوریت ، 4 نفر بیشتر نمیان ، دیگه مجازی گذاشتنت چیه ؟؟ "

 

بگدریم . خلاصه اینکه رفتیم سر کلاس و بحث های جذاب روانشناسی و اینا بود .

 

 استاد گفت :

- چند تا سوال شخصی می خوام بپرسم . کی داوطلبه ؟؟؟

منم از اونایی ام که اول داوطلب بوده بعد دست و پا در اورده !  سریع  با انگشت اشاره و چپ کلیک کردن ، ایکون Raise Hand ( دست بالا ) رو قربة الی الله کردم و منتظر پرسش استاد موندم !

 

 - خودتون رو معروفی کنید لطفا و بفرمایید دانشجوی چه رشته ای هستید و ورودی چه سالی  ؟

( باکس سمت چپ نوشته دیگه ! نگاه بنداز ، اسمم هست ! )

- سلام و عرض ادب ، امیرحسین علی زاده هستم استاد . دانشجوی کامپیوتر و ورودی 98 ( اهی به اندازه دو سالی که هدر رفته می کشم ! و اینکه باید ورودی 96 می بودم   )

 

- به به . دورود بر شما اقای امین زاده ( امین زاده !!! دی !! دارم میگم فامیلیم علی زاده است !!! )

 

- استاد ؛ علی زاده هستم .

- بله بله . اقا امین زاده بفرماید ( ععععلللیییی زززززااااادههههه ) که ایا اتفاقی در زندگیتون رخ داده که خیلی پشیمون باشید ؟

( انگاری صدای درونم رو شنیده بود . منم سفره دلم رو باز کردموو ... )

- بله استاد  - متاسفانه پشت کنکور موندن زیاد و اینکه کاش زود تر کامپیوتر می اومدم .

 

- عیبی نداره اقای امین زاده ( 😑 ) ، انشالله که در اینده زمان رفته رو جبران کنید !

- حالا بفرمایید که در چه زمینه ای مهارت و علاقه دارید ؟

 

- ممنونم ؛ استاد من خیلی  به گل علاقه دارم . تو کار گل هستم .

 

(یه دفه دیدم بچه های انلاین کلاس  دارن ، ایموجی خنده رو فعال میکنن و منم به خنده اونا خندم گرفت متاسفانه !

دوزاریم اون لحظه دیر افتاده بود )

 

دیدم استاد گفت :

- اقای امین زاده لطفا جدی باشید .

- استاد به خدا من جدی ام . خیلی وقته تو زمینه گل و گیاه فعالیت می کنم . تازه من کشت و کار هم میکنم .

 

استاد در این لحظه میکروفون من رو غیر فعال میکنه  و میگه :

- متاسفانه اقای امین زاده درگیر بد قضیه ای شدن و معتاد بودن رو به شوخی گرفتن  . متاسفم !

 

و کلاس  ، بعد از چند تا توضیح دیگه ،  تموم شد !

 

نمی خواستم این امین زاده ( علی زاده ) بدبختی که تا حالا حتی لب به سیگار هم نزده ،  با یک سوء تفاهم ، معتاد بشه . رفتم تو پی وی واتس اپش  و گفتم :

 

- سلام استاد ، من همون علی زاده ای هستم که اشتباه می فرمودید امین زاده ! ( تیکه خودم رو انداختم 😂)

- استاد گرامی  :

 

سوء تفاهم شده . من معتاد نیستم !


 

براش چند تا از عکسای گُل هام و   گُلخونه رو فرستادم تا باور کرد . 

اخرش گفت :

- من واقعا عذر می خوام . خودم سر کلاس هفته بعد جبران می کنم . اصلا فکر نمی کردم منظورتون این باشه .  رششتون ربطی به گُل و گیاه نداشت اخه . باز هم من رو ببخشید .

 

- خواهش میکنم .

- روزتون بخیر !

 

خلاصه اینکه هر گُلی ، اون گُل نیست ....