گل زیبا

نوشته هایی از رنگ گیاهان

۸۲ مطلب توسط «نویسنده گل زیبا» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ نویسنده گل زیبا
شوک سرما ؛ گیاهان در فصل پاییز

شوک سرما ؛ گیاهان در فصل پاییز

سلام

عرض ادب و ارزوی سلامتی برای هموطنای عزیزم 

 

فصل پاییز ، تو کشور ما ، شاید از مهر شروع بشه ، ولی تغییرات فصلیش ، on time نیست و امکان داره هر موقعی این تغییر اب و هوایی احساس بشه . یه موقع شهریور اینجوری میشه و یه موقع هم اواسط ابان ماه

خلاصه الان تو پاییز تغییرات هستیم و باید خیلی حواسمون به گیاهامون باشه . اوج خرابی گیاه ها چه تو خونه و چه گلخونه ، معمولا تو این فصله . علتش هم شوکه !

شوک گرما به سرما . تابستون به پاییز ، سبز بودن به زرد بودن .

بنابراین اولین نکته ای که باید بگم ، تو این موقع از سال ، حتی گیاه هایی که تو خونه نگه میدارید هم ، برگ ریری کمی خواهند داشت و طبیعیه و نگران نباشید .   

 

من چند تا نکته کلی رو تو ادامه مطلب در مورد چند تا گیاه روتین که نگه میداریم نوشتم و اگه به کارتون میاد وقت بذارید و مطالعه کنید . 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ نویسنده گل زیبا
قاصدک ‌‌؛ نو گلِ طناز جدا مانده من...

قاصدک ‌‌؛ نو گلِ طناز جدا مانده من...

 

قاصدک !

نوگلِ طنازِ جدامانده ی من
باغِ دیدارِ دلم بی تو وزان است هنوز .


قاصدک !

خوش خبرِ دورِ پر از جور و جفا
خرم آن نغمه ی جانانه و شیرینِ تو باد !
دورم از روی پر از مهر و صفایت اما ،
چه کنم ؟
نازِ چشمانِ ظریفِ تو کشیدن دارد .


قاصدک !
فصلِ خزان ، فصلِ عاشق شدن است
فصلِ یک باده کشی در برِ جانانِ دل است
قاصدک ، فصلِ خزان هر چه دارد به جز از چهره ی تو ، بی شرم است !

پر و بالت بکشا
به سرِ کویِ دلم سر بزن و
باغِ ویرانِ مرا با قدمت آباد کن .

 

 

 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۹ ب.ظ نویسنده گل زیبا
آنُخ ؛ گیاه خوش طعم کردها + حاشیه مهم

آنُخ ؛ گیاه خوش طعم کردها + حاشیه مهم

سلاملکم

عرض ادب و احترام

 

حاشیه : دیشب ؛ جاتون خالی ، همزمان با بازی پرسپولیس ، چای آنخ نوش حان کردیم و با برد این تیم ، صد برابر بیشتر چسبید . ظهر همون روز ، بازی چلسی (❤) با یک تیم دیگه بود و با اینکه 4 به هیچ برد ؛ ولی برد پرسپولیس ( من استقلالیم ) ، بیشتر بهم حال داد . چرا ؟ چون با چشم خودم دیدم که تو این تیم ، کرد و ترک و عرب و فارس  زیر یک پرچم به اسم ایران ،  با جون و دلشون جنگیدن و حال سعودی ها رو با تمام ناعدالتی ها گرفتن

متاسفانه در همین بیان ، بارها دیدم ، افرادی رو که فقط و فقط از روی ایجاد حاشیه و این که بیشتر دیده بشن ،  میان به یک قومیت توهین میکنن و بعدش میگن خواهان جدایی قوم خودمون  هستیم . دلم می خواد از اون شخص بپرسم هدفت چیه از این حاشیه پراکنی ها ؟؟ دیده شدن ؟؟ می ارزه ؟؟  هر اتفاقی می اُفته ، سریع ربطش میدن به قومیت ها . از جنگ اذرباییجان و ارمنستان گرفته تا بازی تیم تراکتور و استقلال و  ... .

حنگ این دوکشور ، فقط به ضرر کشورمونه . چون از شانس بدمون ، با اینا همسایه هستیم .  دور تا دور کشور ما جنگه . چی می شد یک همسایه آدم مثل آلمان داشتیم ؟؟؟

فقط امیدوارم با ناشی گری بعضی ها و تصورات و توده ذهنی غلطشون ( که فکر میکنن کل عالم حمع شده تا به اینا توهین کنه ) ، کشورمون دچار جنگ داخلی نشه .

من خیلی مذهبی و از این شال چهارخونه ای ها ، نیستم ولی هر وقت بالای کوه میرم و قبر شهیدایی که همسن خودم هستن رو میبینم ، از خودمون خجالت می کشم که این افراد ، از جوونیشون گذشتن تا ما ایران رو ، یکدست و یکرنگ ببینیم ولی ما داریم چی کار می کنیم ؟؟ 

..........................................................................

متن اصلی :  

 

حرف های حاشیه ای رو معمولا آخِر میگن ولی این سری لازم بود اول گفته بشه . بگذریم

 

یک گیاهی هست ، که کرد ها ، بهش میگن آنُخ ( آنوخ =anokh)  ولی فارس ها میگن کاکوتی . شما کلا سمت شمال خراسان که بری یا  حتی همین کوه های هزار مسحد و بینالود ، یکسری بوته هایی میبیند مثل شکل بالا که می چینیم و می جوشونیم و میریم تو فضا ( ببخشید اون یه چیز دیگست 😂😂 )  خلاصه طعم خیلی خوبی داره اکثر عطاری های ایران ، دارنش و حتما امتحان کنید . البته اینکه خودت بچینی و مصرف کنی ، یه چیز دیگست .

 

 

در مورد خود این گیاه هم ، هم خانواده ی گیاه آویشنه و از تیره ی نعنائیان به حساب میاد و من خودم به شخصه ، بیشتر اولای بهار اینو سمت کوهای مشهد دیدم . جاهای دیگه رو نمی دونم ولی فکر کنم دوره رشد خودروش ، همون بهار باشه . 

 

چون نمی خوام صفحه اول وبلاگم خیلی مختص به یک مطلب بشه ، بقیش رو تو ادامه میذارم ...

 

 

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۶ ق.ظ نویسنده گل زیبا
دلخوشی های صد کلمه ای

دلخوشی های صد کلمه ای

سلام

 

امیدوارم رنگ دلتون ، شاد و خوشرنگ باشه . 

 

سخن اول : امروز داشتم ارشیو مطالب وبلاگم رو نگاه می کردم . دیدم که بععلللههه . منم به ویروس منحوس ناله نویسی مبتلا شدم . منی که هدف اولیم از این وبلاگ ، عشق به گیاهان و بازخورد انرژی مثبت اونها به زندگیمون بود ، الان رنگ قلمم سیاه و تاریک شده . البته اینکه صبح تا شب بگم همه چی گل و بلبله و اینا ، اصلا خوشم نمیاد . خلاصه نه به سیاهی زغال ، نه به سفیدی برف . 

 

سخن دوم : موقع شرکت تو این چالشا و نوشتن ، دستم می لرزه و دو دل میشم . از یک طرف واقعا دوست دارم شرکت کنم و از یه طرف دیگه نمی خوام از محوریت موضوع اصلی وبلاگ دور بشم . یه تغییر ماهیت باید داشته باشم  . یک بُعدی نوشتن رو  اصلا دوست ندارم .

 

سخن سوم : ممنون از دوستان بابت دعوتشون و وبلاگی محترمی که این چالش رو ایجاد کرد . 

 

سخن اصلی : 


دلخوشی روزانه من ، لبخند رضایت پدر و مادرمه که همیشه برام تازست . صمیمیت و گرمی خانواده ای که با تمام وجودشون منو به عنوان کوچیکترین عضو ، دوست دارن . دلخوشی جدیده من ، تماس دوستی بود ، که 7 سال منتظر پیدا شدنش بودم و وبلاگی بودن خودمو مدیون اون فرد هستم ( خیلی خیلی حس خوبی داشتم وقتی بالاخره پیداش شد ) . ترم جدید دانشگاه شروع شده و یک عالم موضوعات جالب و جدید هستن که میشه یاد گرفت و تبدیل بشن به دلخوشی هات . 
قبول دارم که اوضاع سخت شده ، ولی به این معنا نیست که اتفاقات خوب کم شدن . مثلا مجازی شدن دانشگاه ها ، شاید اتفاق بدی بود ، ولی اینکه تایم هدر رفته مسیرت کمتر شده و دیگه مجبور نیستی چهره یک عده رو تحمل کنی ، خودش یک دلخوشیه 😅 
 

 

سخن آخر :  

 

      این قافله عمر عجب میگذرد                دریاب دمی که با طرب میگذرد

      ساقی غم فردای حریفان چه خوری      پیش آر پیاله را که شب میگذرد

 

 

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۱۱ ب.ظ نویسنده گل زیبا
گیاهان می فهمند !

گیاهان می فهمند !

+ گیاه ها می فهمن .

- خُب ؟

+ خُب نداره . دارم میگم : گیاه ها احساس دارن .

- خُب دارن که دارن . می فهمن که بفهمن . به من چه ؟ چیزی تو جیب من میره ؟

خوشحالیا ؟!!  مردم آه در بساط ندارن . بعد تو گیر دادی که گیاه ها می فهمن ؟ این همه سال ما فهمیدیم . چی شد ؟ ها ؟ جز اینکه سرمون رو مثل کبک تو خاک کردیم ؟ 

 

اسمش بیژنه . رفیقم رو میگم . همیشه فازش ، تو خبرای علمی ، اینجوریه  . میزنه تو ذوق آدم . البته بیراه نمیگه ولی خب چیز جالبی بود اگه گوش میداد ...

 

سال 1966 یه اقای بی کاری مثل من ، زد به سرش که بیاد کارهای بازجوییش رو ، روی گیاه ها انجام بده . ناگفته نمونه که ایشون ، یه متخصص بازجویی در اژانس اطلاعاتی امریکا (CIA) بود که در دهه شصت میلادی برای آزمایشهاش با دروغ سنج در گیاهان به شهرت رسید . وی مدعی بود که گیاهان دارای ادراک فراحسی و احساس درد هستن ؛ چیزی که منجر به نظریه ادراک اولیه  خودش شد . 

معرفی میکنم : اقای کلیو بکستر که 7 سال پیش به رحمت ایزدی پیوست .  😅 ( فاتحه مع اخلاص و الصلوات )

 

داستان از اونجایی شروع میشه که این بابا ، فرض کرد همانطور که آب از گیاه بالا می‌رود و برگ‌ها اشباع می‌شوند باید کاهشی در مقاومت الکتریکی برگ پیدا شود و این اختلاف را باید پلی‌گراف بتواند ثبت کند. 

 

ادامه داستانش رو تو ادامه مطلب نوشتم . یه مستند کوتاهی هم هست جالبه .  لینک  مستند 

 

 

 

منبع : مجله "ساینس"(Science)

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
دوشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۵۶ ب.ظ نویسنده گل زیبا
چرا با گیاه ورنا ( پیله آ میکرو فیلا ) اینقدر مشکل دارین ؟؟

چرا با گیاه ورنا ( پیله آ میکرو فیلا ) اینقدر مشکل دارین ؟؟

سلام و عرض ادب

 

بعد از ظهر شهریوریتون بخیر باشه .

 

امروز مجبورم بیام و دوباره در مورد یک گیاه مظلومی که دو سال پیش در موردش نوشتم ، مجددا توضیح بدم . چرا ؟ چون موضوع دیگه ای ندارم 😁😁 ( عملا وبلاگم ، شبیه ارشیو صدا و سیما شده که از خالی بودن ،  مختار و جومونگ و یوسف و 10 بار پخش میکنه .)

ولی جدای از شوخی ، مخاطبای عزیزمون ، خیلی با این گیاه به مشکل خوردن و تصمیم گرفتم ، اشتباهات مشترکشون در نگهداری از این گیاه رو بگم و اصلاحشون کنم . انشالله که دیگه شاهد از دست رفتن این گیاه مظلوم نباشیم . ( به قول مافیای کنکور ، بیاید برای یکبار برای همیشه ، این درس رو  0 تا 100 جمع کنیم و تو کنکور 100 بزنیم ( اره جون عمت ...! ))

 

با خودم گفتم بزار تو گوگل رو هم سرچ بزنم شاید نکته خوبی پیدا بشه ، دیدم وبلاگ خودم باز شد !  چه غریبانه گیاهیست . 😢

 

خب دیگه زیادی حرف زدم . بریم ادامه مطلب برای موضوع اصلی :)))

 

۱۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا
چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۳۸ ق.ظ نویسنده گل زیبا
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود

گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود

خدا بیامرزه قیصر امین پور رو

امشب به معنای واقعی کلام، دیدم نمی شود که نمی شود که نمی شود.

یک پروژه برنامه نویسی کوتاه ترین مسیر ( الگوریتم دایکسترا و فلوید_وارشال و...) استاد داده بودن تا نمرات رو ارتقا بدیم. 4 روز وقت بود و ساعت  9 صبح امروز، پایان ارسال ها ( بود) و کل این چهار روز ( وقتی میگم کلش، یعنی از 24 ساعت شبانه روز، 3 ساعت خواب و 2 ساعت کارهای دیگه و بقیش کد زنی 🤦‍♂️) صرف نوشتن این  برنامه ها کردم. نمیدونم چقدر برنامه نویسی کردید یا نه ولی گاهی اوقات،. از هر دری به حل کد میزنی، به الگوریتم نمی رسی. ( منظورم خطاهای حین اجرا و منطقی و اینا نیست..) تقریبا 80 درصد کار رو تموم کردم. تو همون روز اول. ولی 20 درصد موند. همین 20 درصد، کل تایم و ذهنم رو درگیر کرد. 3 روز تمام، حتی یک درصد پیشرفتی تو کارم نبود.  تا 5 ساعت قبل تایم ارائه، داشتم تلاشم رو میکردم. ولی دیگه واقعا نشد. یه جورایی مثل این میمونه،. که دور تنه یک درخت، یه امید اینکه به خودت برسی، بدویی. ولی هر دفه، فقط دور خوردت چرخیدی و هیچ که هیچ 

شب قبل،. یکی از هم وروی ها، اومد توی پی وی بنده. کمک خواست برای حلش. راستش گفتن این جمله که نتونستم،. خیلی برام سخت بود. اینکه به زبون خودت بگی شکست خوردم،. خیلی غرورت رو میشکنه. اون شب،. از اون شبا بود. از اون شبایی که بهت تلنگر میزنه که خیلی هم خوب نیستی. از اون نقطه زمانی های زندگی،. که میتونی نا امید بشی عقب تر بیفتی ، یا میتونی خیلی جلوتر از قبلت بشی. 

 

خلاصه، قیصر عزیز، روحت شاد. شعرت بدجور، به دلم نشست :

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی بساط عیش خودش جور می شود
گاهی دگر، تهیه بدستور می شود
گه جور می شود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود…

 

 

 

 

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
نویسنده گل زیبا